جدول جو
جدول جو

معنی نعره کشیدن - جستجوی لغت در جدول جو

نعره کشیدن
فریاد کشیدن، نعره زدن
تصویری از نعره کشیدن
تصویر نعره کشیدن
فرهنگ فارسی عمید
نعره کشیدن
داد کشیدن فریاد کشیدن نعره زدن
تصویری از نعره کشیدن
تصویر نعره کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قرعه کشیدن
تصویر قرعه کشیدن
انتخاب تصادفی از طریق قرعه، قرعه انداختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنوره کشیدن
تصویر تنوره کشیدن
دور خود چرخ زدن و در حال چرخیدن به هوا رفتن، کنایه از حلقه زدن و گرداگرد کسی یا چیزی را گرفتن، تنوره زدن، برای مثال هزار از دلیران جوینده کین / به گردش تنوره زدند از کمین (اسدی - ۳۹۱)
فرهنگ فارسی عمید
(غَ خوَرْ / خُرْ دَ)
نوره به کار داشتن. (یادداشت مؤلف). مالیدن نوره به بدن. واجبی کشیدن. (فرهنگ فارسی معین). ستردن مو. نوره مالیدن. موهای زاید بدن را با مالیدن نوره زایل کردن
لغت نامه دهخدا
تصویری از نوره کشیدن
تصویر نوره کشیدن
نوره مالیدن: اژه کشیدن اژه مالیدن مالیدن نوره به بدن واجبی کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنوره کشیدن
تصویر تنوره کشیدن
در حال چرخیدن بهوا پریدن: (دیوان تنوره میکشند و به آسمان میروند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرعه کشیدن
تصویر قرعه کشیدن
قرعه انداختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهره کشیدن
تصویر مهره کشیدن
مهره زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناله کشیدن
تصویر ناله کشیدن
ناله کردن ناله زدن
فرهنگ لغت هوشیار
حمل ناوه وزنبه گل: برگیرکنندوتبروتیشه وناوه تاناوه کشی خارزنی گردبیابان. (خجسته. لفااق. 91)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیزه کشیدن
تصویر نیزه کشیدن
نیزه را بلند کردن و بجانب خصم حواله کرد: (جنگجویان نیزه بازند از یمین و از یسار تند خوبان رخش تازند از یسار از یمین) (وحشی. چا. امیر کبیر ص 251)، نور پاشیدن (ایهام بدو معنی) : (نیزه کشیده آفتاب حلقه مه در ربود نیزه این زر سرخ حلقه آن سیم ناب) (شب عربی وار بود بسته نقاب بنفش از چه سبب چون عرب نیزه کشید آفتاب ک) (خاقانی. سج. 41)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوره کشیدن
تصویر نوره کشیدن
((رِ. کَ دَ))
مالیدن نوره به بدن، واجبی کشیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نقشه کشیدن
تصویر نقشه کشیدن
رسم خريطةٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از نقشه کشیدن
تصویر نقشه کشیدن
Map, Plot
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نقشه کشیدن
تصویر نقشه کشیدن
cartographier, tracer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نقشه کشیدن
تصویر نقشه کشیدن
mapear, traçar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نقشه کشیدن
تصویر نقشه کشیدن
harita yapmak, planlamak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از نقشه کشیدن
تصویر نقشه کشیدن
نقشہ بنانا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از نقشه کشیدن
تصویر نقشه کشیدن
ทำแผนที่ , วางแผน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از نقشه کشیدن
تصویر نقشه کشیدن
למפות , לשרטט
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از نقشه کشیدن
تصویر نقشه کشیدن
地図を作成する , 描く
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نقشه کشیدن
تصویر نقشه کشیدن
绘制地图 , 绘制
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نقشه کشیدن
تصویر نقشه کشیدن
kuchora ramani, kupanga
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نقشه کشیدن
تصویر نقشه کشیدن
지도 그리기 , 그리다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نقشه کشیدن
تصویر نقشه کشیدن
মানচিত্র তৈরি করা , চক্রান্ত করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نقشه کشیدن
تصویر نقشه کشیدن
memetakan, merencanakan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نقشه کشیدن
تصویر نقشه کشیدن
mapować, planować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نقشه کشیدن
تصویر نقشه کشیدن
मानचित्र बनाना , खाका बनाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نقشه کشیدن
تصویر نقشه کشیدن
mappare, tracciare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نقشه کشیدن
تصویر نقشه کشیدن
mapear, trazar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نقشه کشیدن
تصویر نقشه کشیدن
kartieren, planen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نقشه کشیدن
تصویر نقشه کشیدن
in kaart brengen, plotten
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نقشه کشیدن
تصویر نقشه کشیدن
составлять карту , планировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نقشه کشیدن
تصویر نقشه کشیدن
складати карту , будувати план
دیکشنری فارسی به اوکراینی